یکی از موضوعات مهم، موضوع تامین مالی استارت‌آپ‌ها است. در سیلیکون ولی به استارت‌آپ‌ها اجازه اشتباه‌کردن می‌دهند تا بتوانند ایده‌ خود را محک بزنند. سرمایه‌گذاران خطرپذیری هستند که سرمایه‌گذاری می‌کنند تا فرد بتواند ایده خود را به یک محصول اولیه تبدیل کند. نکته‌ مهمی که درباره آنها وجود دارد این است که اگر محصول این فرد ایده‌پرداز قابل ‌اجرا باشد، می‌تواند کار خود را ادامه دهد و اگر محصول او موفق نشود و شکست بخورد، این فرد زیر بار تعهد به سرمایه‌گذار خرد نمی‌شود و زندگی او نابود نمی‌شود. در واقع یک استارت‌آپ پولی را می‌گیرد و کاری را شروع می‌کند؛ اگر به نتیجه رسید آن را ادامه می‌دهد و اگر به نتیجه نرسید، به سراغ ایده بعدی خود می‌رود یا نهایتا در جایی کارمند می‌شود، ولی زندگی آن فرد یا افراد تیم استارت‌آپی تحت‌الشعاع آن شکست قرار نمی‌گیرد. این موضوع به‌تنهایی باعث می‌شود تیم‌های استارت‌آپی بخش زیادی از فشار و استرس کاذب برای موفقیت زورکی یا نمادین را روی دوش خود احساس نکنند و به‌دنبال یک راهکار واقعی باشند که کار کند؛ نه برای اینکه نشان دهند موفق شده است!

منظور از خطرپذیری یا جسور بودن چیست؟
بانک نماد یک سرمایه دار محافظه‌کار است. متناسب با وامی که قرار است بدهد، از شما وثیقه می‌گیرند. هم‌چنین مطمئن می‌شوند که شما از توانایی بازپرداخت بدهی خود برخوردار هستید. وام‌های بانکی معمولاً دوره‌ی تنفس نسبتاً کوتاهی دارند و بعد از این دوره‌ی تنفس، باید بازپرداخت  آغاز می شود. پولی که از سمت بانک‌ها به افراد و کسب‌و‌کارها تزریق می‌شود، نمونه‌ی سرمایه‌ی محافظه‌کار است؛ سرمایه‌ای که ریسک نمی‌کند و مراقب است سوخت نشود.
بانک‌ها و موسسات مالی بزرگ، معمولاً تمایلی به ماجراجویی و خطر کردن ندارند. به همین علت، اگر به عنوان یک کارآفرین، دست خالی، یک کامپیوتر و تعدادی اسلاید به یک بانک سر بزنید و وام بخواهید، شما را با همان دست خالی و شاید یک لبخند بدرقه خواهند کرد.

مشاهده مطلب
مصاحبه با Jeremy miller: ساخت برند